زمان: ماهی در سنه 2001 میلادی
بوش: الو؟
بلر: جانم. شما؟
بوش:منم جرج خوبی عزیزم؟
بلر: ای میگذره...چه خبرا؟
بوش:هیچی بابا حوصلمون سر رفته ..این بچه های کارخونه اسلحه هم هی غر میزنن انبارا جا دیگه ندارن
بلر: میگی دیگه چی کار کنیم؟ ما که تازه شبه جزیره بالکانو ریختیم به هم ..حسب الامر نقشه منطقه رو عوض کردیم که ناتوتون بچسبه به ناف برادران بولشواا...از طرفه دیگه هم که این سیاها خوب خر میشن می پرن به هم تو آفریقا..من فکر کردم بیزینس خوبه زنگی نمی زنی؟
بوش: تو که می دونی من از چیزا سر در نمی آرم...به من میگن بکن منم می کنم...در ضمن من باید یه کاری بکنم که بعدا بگن پسر کو نشان دارد از پدر!؟...انگار شاهکاره سال 90 بابا جونمو یادت رفته؟
بلر: نه بابا یادمه برو سر اصله مطلب
بوش:میخوایم برین طرف خلیج فارس و قلب جهان باز
بلر:بیخیال مشتی با دم شیر بازی نکن...من 400 ساله اونجام اونارو میشناسم بهتر از تو
...بوش: میبینم که هنوز تو کار منوپولی منطقه ای ...نبینم ...رودست شما تو سفارت آمریکا تو تهروون هنوز جاش میسوزه ها
بلر: حالا برنامه چیه؟
بوش: از افغانستان شروع می کنیم
بلر: چی ییییییی...افغانستان؟! اونجا که نزدیکه 25 ساله جنگه ...دیگه چی میخوای؟ از اون گذشته با وجود شیر پنجشیر احمد شاه مسعود امیدی نیست...روسا و طالبان از پسش بر نیومدن
بوش: طفلکی سقط میشه قبل از لشکرکشی
بلر: حالا یه کاره که نمیشه شال و کلاه کرد و گفت یالا بریم اونجا...یه دلیله محکمه پسندی چیزی...میدونی آخه این جوجه فرانسوی ها تازگی ها قدقد حقوق بشر زیادی می کنن
بوش: برادر اسپیلبرگ یه سناریوی قوی ریخته تو سپتامبر...2 روز قبلشم احمد شاه مسعود میره پیشه ماهیها بخوابه به قوله پدرخونده هههههه
بلر: پس فکر اولشو کردی...پس فکر آخرشم بکن که یهو خدای نکرده آخرش به فکره اولش نیوفتی
بوش: نگران نباش بچه های لابی ....خوب فکرشون کار می کنه
ادامه دارد....
بوش: الو؟
بلر: جانم. شما؟
بوش:منم جرج خوبی عزیزم؟
بلر: ای میگذره...چه خبرا؟
بوش:هیچی بابا حوصلمون سر رفته ..این بچه های کارخونه اسلحه هم هی غر میزنن انبارا جا دیگه ندارن
بلر: میگی دیگه چی کار کنیم؟ ما که تازه شبه جزیره بالکانو ریختیم به هم ..حسب الامر نقشه منطقه رو عوض کردیم که ناتوتون بچسبه به ناف برادران بولشواا...از طرفه دیگه هم که این سیاها خوب خر میشن می پرن به هم تو آفریقا..من فکر کردم بیزینس خوبه زنگی نمی زنی؟
بوش: تو که می دونی من از چیزا سر در نمی آرم...به من میگن بکن منم می کنم...در ضمن من باید یه کاری بکنم که بعدا بگن پسر کو نشان دارد از پدر!؟...انگار شاهکاره سال 90 بابا جونمو یادت رفته؟
بلر: نه بابا یادمه برو سر اصله مطلب
بوش:میخوایم برین طرف خلیج فارس و قلب جهان باز
بلر:بیخیال مشتی با دم شیر بازی نکن...من 400 ساله اونجام اونارو میشناسم بهتر از تو
...بوش: میبینم که هنوز تو کار منوپولی منطقه ای ...نبینم ...رودست شما تو سفارت آمریکا تو تهروون هنوز جاش میسوزه ها
بلر: حالا برنامه چیه؟
بوش: از افغانستان شروع می کنیم
بلر: چی ییییییی...افغانستان؟! اونجا که نزدیکه 25 ساله جنگه ...دیگه چی میخوای؟ از اون گذشته با وجود شیر پنجشیر احمد شاه مسعود امیدی نیست...روسا و طالبان از پسش بر نیومدن
بوش: طفلکی سقط میشه قبل از لشکرکشی
بلر: حالا یه کاره که نمیشه شال و کلاه کرد و گفت یالا بریم اونجا...یه دلیله محکمه پسندی چیزی...میدونی آخه این جوجه فرانسوی ها تازگی ها قدقد حقوق بشر زیادی می کنن
بوش: برادر اسپیلبرگ یه سناریوی قوی ریخته تو سپتامبر...2 روز قبلشم احمد شاه مسعود میره پیشه ماهیها بخوابه به قوله پدرخونده هههههه
بلر: پس فکر اولشو کردی...پس فکر آخرشم بکن که یهو خدای نکرده آخرش به فکره اولش نیوفتی
بوش: نگران نباش بچه های لابی ....خوب فکرشون کار می کنه
ادامه دارد....