می اندیشیدم به زندگی
طول ...عرض...عمق
مراتب طول زندگی : میلاد...رشد جسمانی... تحصیل...دوست و نفرت...خشم و شهوت...شادی و غم...جفت شدن...فرزند و نوه...کهولت...خاموشی
مثال رهروان طول زندگی...من و تو
هستند شماری که عرض می دهند به زندگی
نامشان می ماند در تاریخ و اذهان
عرض شهامت: محمد جهان آرا(خرمشهر)...پدرم...لطفعلی خان زند...گل سرخی ها
عرض انقلاب: خمینی...ناپلیون...کاستروها
عرض هنر: کمال الملک...درویش خان...داوینچی...آل پاچینو...بهتوون
عرض ورزش: محمدعلی کلی...جهان پهلوان غلامرضا تختی...پله...حسین رضازاده
عرض شرارت و دیکتاتوری: صدام حسین...هیتلرها
عرض خیانت و ذلالت: محمد علی شاه قاجار...وطن و ناموس فروشها
عرض سیاست: مصدق...مارگارت تاچر...گورباچوف
عرض پوچ: دختر شایسته ها
ژرفای زندگی دفتری دیگریست...جایی که بزرگانی چون مولانا حق دخول دارند به این حال که روزها حرف من این است و همه شب
سخنم که چرا دور ز احوال تن خویشتنم. از کجا آمده ام ؟ آمدنم بهر چه بود ؟
عمقی که منصور حلاج بر دار شد چون اسرار هویدا می کرد...صدقی بر این مدعا که چون پرده ورافتد نه تو مانی ونه من
بعدی که می فرماید تو قد می بینی و من جلوه ناز
تو چشم و من نگاه ناوک انداز
تومو می بینی و من پیچش مو
تو ابرو و من اشارتهای ابرو
حالی که حافظ در شگرف است که حافظا این حال اگر با که توان گفت
No comments:
Post a Comment